.

.

دریافت کد باکس نعش بی سر

نعش بی سر

 

درگردان ما برادری بود که همیشه عادت داشت پیشانی شهدا را ببوسد.

وقتی شهید شد بچه ها می خواستند پیشانی او را غرقه بوسه کنند.

پارچه را که کنار زدیم نعش بی سر او دل ما را آتش زد...

[ پنج شنبه 6 آبان 1393برچسب:دلنوشته های من,نعش بی سر, ] [ 22:20 ] [ پریا ]
[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد